نقل دیگر بنای مسجد مدینه راکلینی از حضرت راستگو (ع) چنین بیان کرده است: حضرت فرستاده (ص) اولیه دیوار مسجد خود را به سميط بنا کرد (یعنی یک خشت) و چون مسلمان ها زیاد شدند گفتند کاش می فرمودی که مسجد را گرانقدر می کردند. پس فرمودند که مسجد را والا کردند و به سعيده بنا کرد (یعنی یک خشت و نیم) پس بسی باز، مسلمانها زیاد شدند و التماس کردند که باز زیاد کند. نبی معبود فرمود که زیاد کردند و دیوارش را دو خشت نر و ماده ساختند و چون گرما برایشان شدت کرد، گفتند: یا تشریفات ترحیم مشهد رسول ا… در شرایطی که می فرمودی که سقفی میساختیم از گرما محفوظ میشدیم. پس دستور فرمود که ستونها از چوب خرما برپا کردند و به چوب و برگهای خرما و علف اذخر مسقف ساختند که در سایه آن به سر می بردند تا آنکه باران برایشان می جاری شد. گفتند یا فرستاده ا… درحالتی که می فرمودی گلی بر روی این سقف می کشدیم که آب به پایین نمی آمد. فرمود، بلکه چوب بستی مانند چوب بست موسی(ع) زیاده از این نمیکنم. و پیوسته مسجد آن حضرت بر این هیئت بود تا از فقید مفارقت کرد. چه دیوار مسجد آن حضرت پیش از آن که مسقف گردانند به قدر یک قامت بود و چون سایه دیوار به قدر یک ذرع میشد نماز ظهر می کردند و چون بقدردوذرع می شد نماز بعد از ظهر می کردند.
در تواریخ و روایات دیگر نیز با اندک تفاوت هایی حرف از همین شیوه در ساختمان مسجد مدینه میباشد. بنا کردن مسجد با خشت و افراشتن چندستون از چوب خرما و پوشانیدن سقف با چوب خرما و چیدن درگاه مسجد باسنگ.
الأعریش کعریش موسی نه، سایبانی چون سایبان موسی
این پاراگراف حضرت نبی اکرم(ص) درباره ی درخواست های متواتر مومنین در مورد وسعت مسجد به دلیل افزایش مسلمین، همچون وزنه ای برگرده تمامی ارزشهای معماری مذهبی اسلامی سنگینی می کند و حکایت از یک حکم معماری مذهبی اسلامی دارد و سخنان هنرشناسان غربی در زمینه ی بدوی بودن معماری اسلامی تا قبل از واکنش با معماری کشورایران و روم را رد می کند.
نقل دیگر بنای مسجد مدینه راکلینی از حضرت راستگو (ع) چنین بیان کرده است: حضرت فرستاده (ص) اولیه دیوار مسجد خود را به سميط بنا کرد (یعنی یک خشت) و چون مسلمان ها زیاد شدند گفتند کاش می فرمودی که مسجد را گرانقدر می کردند. پس فرمودند که مسجد را والا کردند و به سعيده بنا کرد (یعنی یک خشت و نیم) پس بسی باز، مسلمانها زیاد شدند و التماس کردند که باز زیاد کند. نبی معبود فرمود که زیاد کردند و دیوارش را دو خشت نر و ماده ساختند و چون گرما برایشان شدت کرد، گفتند: یا تشریفات ترحیم مشهد رسول ا… در شرایطی که می فرمودی که سقفی میساختیم از گرما محفوظ میشدیم. پس دستور فرمود که ستونها از چوب خرما برپا کردند و به چوب و برگهای خرما و علف اذخر مسقف ساختند که در سایه آن به سر می بردند تا آنکه باران برایشان می جاری شد. گفتند یا فرستاده ا… درحالتی که می فرمودی گلی بر روی این سقف می کشدیم که آب به پایین نمی آمد. فرمود، بلکه چوب بستی مانند چوب بست موسی(ع) زیاده از این نمیکنم. و پیوسته مسجد آن حضرت بر این هیئت بود تا از فقید مفارقت کرد. چه دیوار مسجد آن حضرت پیش از آن که مسقف گردانند به قدر یک قامت بود و چون سایه دیوار به قدر یک ذرع میشد نماز ظهر می کردند و چون بقدردوذرع می شد نماز بعد از ظهر می کردند.
در تواریخ و روایات دیگر نیز با اندک تفاوت هایی حرف از همین شیوه در ساختمان مسجد مدینه میباشد. بنا کردن مسجد با خشت و افراشتن چندستون از چوب خرما و پوشانیدن سقف با چوب خرما و چیدن درگاه مسجد باسنگ.
الأعریش کعریش موسی نه، سایبانی چون سایبان موسی
این پاراگراف حضرت نبی اکرم(ص) درباره ی درخواست های متواتر مومنین در مورد وسعت مسجد به دلیل افزایش مسلمین، همچون وزنه ای برگرده تمامی ارزشهای معماری مذهبی اسلامی سنگینی می کند و حکایت از یک حکم معماری مذهبی اسلامی دارد و سخنان هنرشناسان غربی در زمینه ی بدوی بودن معماری اسلامی تا قبل از واکنش با معماری کشورایران و روم را رد می کند.